انرژیهای تجدیدپذیر تا به امروز در کشور مغفول مانده است، زیرا هیچ وقت نتوانستیم و نخواستیم نگاهی بلند مدت و مبتنی بر توسعه پایدار به مسائل داشته باشیم. اما اکنون انرژی پاک تنها راه نجات صنعت برق کشور است. اگر زمانی مسئولین برای انرژیهای تجدیدپذیر جایگزین داشتند و میگفتند ما هم آب داریم و هم گاز، چرا به دنبال انرژیهای تجدیدپذیر برویم؟ امروز دیگر شرایط تغییر کرده است و راهی جز انرژیهای تجدیدپذیر نداریم. تابستان امسال به دلیل کمبود آب پشت سد نیروگاههای برق آبی، نتوانستیم برق مورد نیاز کشور را تامین کنیم. در شرایطی که ما از ۱۲ هزار مگاوات نیروگاه برق آبی برخوردار هستیم، عملا در تابستان امسال فقط توانستیم ۴ هزار مگاوات از این نیروگاهها برق تولید کنیم. به تعبیر دیگر توانستیم از یک سوم نیروگاههای برق آبی خود بهره برداری کنیم! محمدرضا جولایی، مدیر دیسپچینگ شرکت ملی گاز ایران در آخرین اظهارات خود گفته است”اگر مدیریت مصرف از طرف مشترکان بخش خانگی و تجاری اعمال نشود، در زمستان شاهد قطع گاز و برق خواهیم بود. آنطور که مسئولان شرکت گاز میگویند اگر مصرف گاز از حد مجاز بالاتر برود احتمال افت فشار و قطعی گاز وجود خواهد داشت. آنها تاکید کردهاند عمده مصرف کننده گاز، بخش خانگی است. ” از سوی دیگر قاسم تقی زاده خامسی، معاون وزیر نیرو در مورد خشکسالی امسال در صفحه اینستاگرام خود نوشت: سال آبی گذشته از اول مهر ماه ۱۳۹۹ تا آخر شهریور ۱۴۰۰، یکی از خشکسالترین سالهای ۵۰ سال اخیر بوده، زیرا ۳۷ درصد کاهش بارندگی داشته است. نگرانی از تغییر اقلیم کشور ایران افزایش یافته و با سالهای خشک طولانی همراه با سیلهای مخرب روبهرو خواهیم بود. به گفته معاون وزیر نیرو، آب در مخازن ۱۹۹ سد ملی کشور به حداقل رسیده و نسبت به سال گذشته حدود ۳۰ درصد کاهش یافته است، که اگر سیل و بارندگیهای سالهای ۹۸ و ۹۹ نبود، موجودی مخازن سدها بسیار کمتر از این بود. اگر بخواهیم وضعیت تولید برق از انرژیهای تجدیدپذیر را نیز بررسی کنیم، باید گفت تولید برق از منابع تجدیدپذیر در مرداد ماه سال جاری به ۱۸۲ میلیون کیلو وات ساعت رسیده است و کل تولید برق از این منابع طی ۵ ماهه نخست سال ۱۴۰۰ برابر با ۸۲۵ میلیون کیلو وات ساعت بوده، که در مقایسه با مدت مشابه سال قبل، فقط ۱۹.۷ درصد رشد داشته است. یعنی متاسفانه سهم منابع تجدیدپذیر از کل برق تولیدی کشور به یک درصد هم نمیرسد. حال چه باید کرد؟ ما هر سال گرفتار این چرخه میشویم که در تابستان آب نداریم و در زمستان گاز نداریم که برق نیروگاهها را تامین کنیم و از یک سو با قطعی برق و گاز و از سوی دیگر با سوزاندن مازوت و گازوئیل در نیروگاهها و در پی آن آلودگی شدید شهرها و محیط زیست مواجه میشویم. در این خصوص گفتگوی رکنا با هاشم اورعی، استاد دانشگاه صنعتی شریف و رئیس اتحادیه انجمنهای علمی انرژی ایران را بخوانید:
رئیس اتحادیه انجمنهای علمی انرژی ایران در ابتدا گفت: مسائلی، چون برق، آب و کشاورزی ذاتا بلند مدت هستند. یعنی نه یک شبه نابود میشوند و نه یک شبه درست میشوند. به همین دلیل زیربنای کشور محسوب میشوند. متاسفانه مقامات مسئول دید بلند مدت در این موضوعات نداشته اند و به سادگی از آنها گذشته ایم و در حوزه برق هم اکنون به جایی رسیده ایم که دچار بحران شده ایم. میزان کمبود برق کشور در تابستان سال جاری به حدود ۱۲ هزار مگاوات رسید و نسبت به تابستان سال گذشته بیش از دو برابر شد. مطمئنا اگر این روند ادامه پیدا کند، کمبود برق و خاموشیها در سال آینده نیز افزایش خواهد یافت. در نتیجه مساله برق در کشور به حد بحران رسیده است. اما چرا؟
وی در ادامه گفت: جامعه اصولا کمبود برق را در کاهش رفاه و عدم انجام کارهای روزمره معنا میکند. در صورتی که این مساله کمترین زیانی است که ما از کمبود برق متحمل میشویم. ضرر اصلی که ما از کمبود برق خواهیم دید و محسوس نیست، مساله عمیقی است که متوجه آن نیستیم. مسئولین نیز به دلیل عدم نگاه بلند مدت به حوزه برق، آینده کشور را فدای رفاه جامعه در کوتاه مدت میکنند.
این استاد دانشگاه صنعتی شریف در ادامه افزود: تحقیقات گستردهای در ارتباط با وابستگی میزان برق مصرفی و تولید ناخالص داخلی در جهان انجام شده است. گروهی از محققین به این نتیجه رسیده اند که در ایالات متحده رابطه یک طرفهای بین GDP و مصرف انرژی الکتریکی وجود دارد، به این معنی که افزایش تولید ناخالص داخلی یعنی رشد اقتصادی توام با بالا رفتن مصرف برق است. در تحقیقی دیگر محققین با بررسی تولید ناخالص داخلی و مصرف برق در کشورهای عضو شورای همکاری خلیج به نتیجه مشابهی رسیده و نشان دادند که با افزایش GDP مصرف انرژی الکتریکی افزایش مییابد و بالاخره در یک بررسی گسترده در مورد ۱۰ کشور آمریکای لاتین، محققین به این نتیجه رسیدند که این رابطه دو طرفه بوده و افزایش ۱ درصدی در GDP همراه با ۰/۵۹ % افزایش در مصرف انرژی الکتریکی میباشد.
اورعی با تاکید بر نقش برق در اقتصاد ملی گفت: مساله اصلی نقش برق در اقتصاد ملی است. وقتی با کمبود برق مواجه میشویم آسانترین راه حل این است که برق تولیدیها را قطع کنیم. ولی این به هیچ عنوان بهترین راه حل نیست. چون وقتی بخش تولید با کمبود و قطع برق مواجه میشود اثر خود را در اقتصاد ملی خواهد گذاشت. در نهایت این مساله در کاهش تولید ناخالص داخلی و کاهش رشد اقتصادی کشور اثرگذار خواهد بود. مساله بعدی اشتغال است. اگر قرار باشد برق کارخانهها و تولیدیها قطع شود، کارگران بیکار میشوند. در واقع ما با شرایطی مواجه هستیم که هر سال کمبود برق افزایش مییابد و از طرفی مسئولین به جای بهترین راه، آسانترین راه را برای مقابله با کمبود برق انتخاب میکنند.
این استاد دانشگاه صنعتی شریف در ادامه افزود: روش معمول از قدیم این بوده است که بر نیروگاههای برق آبی متمرکز شدیم. یعنی نیروگاههایی که آب را پشت سد ذخیره کرده و از آن برای چرخاندن پرههای توربین و در نهایت تولید برق استفاده میشود. اکنون از کل ظرفیت نیروگاههای کشور که ۸۵ هزار مگاوات است، بیش از ۱۲ هزار مگاوات آن ظرفیت نیروگاههای برق آبی است. در این سالها با نگاه کوتاه مدت و بدون بررسی جامع سرمایه گذاری کردیم و این نیروگاهها را ایجاد کردیم و اکنون با شرایطی مواجه شده ایم که میبینیم نه آب داریم و نه برق! نتیجه این شده است که تابستان امسال حداکثر انرژی که توانستیم از بیش از ۱۲ هزار مگاوات نیروگاههای برق آبی اخذ کنیم، حدود ۴ هزار مگاوات بوده است. انتظار از معاونت برنامه ریزی وزارت نیرو این بود که ۵۰ سال آینده را میدیدند. اکنون به جایی رسیده ایم که تمرکز و تکیه بر نیروگاههای آبی منتفی شده است. ما گاز بیشتر مصرف نکردیم، ما گاز را بیشتر هدر دادیم! / مسئولین از همین الان نگران تامین گاز در زمستان هستند وی درخصوص کمبود گاز در زمستان سال گذشته گفت: در دو دهه اخیر به این فکر افتادیم که، چون گاز داریم به سمت نیروگاههای گازی برویم. یکی از ویژگیهای نیروگاههای گازی این است که زودتر از نیروگاههای آبی به بهره برداری میرسند. اما باز همان اشتباه را مرتکب شدیم. بدون بررسی و نگاه بلند مدت با همان مشکل مواجه شده ایم. سال گذشته برای اولین بار در زمستان خاموشی داشتیم. چون وزارت نفت امکان تامین گاز مورد نیاز نیروگاهها را نداشت. متوسط تولید روزانه گاز در کشور ۷۰۰ میلیون متر مکعب است. در زمستان حداقل باید ۱۴۰ میلیون متر مکعب را به نیروگاهها برسانیم. امسال ۱۲ درصد رشد تقاضا برای گاز داشتیم، اما آیا ۱۲ درصد رشد اقتصادی و رشد تولید هم داشتیم؟ در واقع ما گاز بیشتر مصرف نکردیم، ما گاز را بیشتر هدر دادیم! به طوری که مدیران ارشد شرکت پالایش و پخش فرآوردههای نفتی از همین الان نگران تامین گاز در زمستان پیش رو هستند.
اورعی در پاسخ به این سوال که چرا در بخش گاز رشد تولید نداشتیم؟ گفت:، زیرا سرمایه و فناوری در این زمینه نداریم. اگر هم نخواهیم حتی افزایش تولید داشته باشیم، برای حفظ همین میزان تولید، نیاز به سرمایه گذاری داریم. ما در مورد نفت هم توانایی ثبات میزان تولید را نداریم، چون سرمایه گذاری نمیکنیم. پس در شرایط فعلی از یک طرف با افزایش میزان تقاضا و از طرف دیگر در بهترین حالت با عرضه ثابت مواجه هستیم. در واقع همان مشکلی که در آب داشتیم در گاز هم داریم و هر روز هم مساله حادتر میشود.د.
وی افزود: شرکت گاز در حال حاضر به این میاندیشد که گاز را در زمستان به خانهها برساند یا به نیروگاهها بدهد. در این حالت هم به سمت آسانترین و بدترین راه حل میرویم. گاز را به مردم میدهیم و گاز کارخانهها را قطع میکنیم. در مجموع در زمستان هم نمیتوانیم بر روی نیروگاههای گازی حساب کنیم. خلاصه این که بار کمبود برق را بر دوش آب و گاز گذاشته ایم. تابستان آب نداریم و زمستان گاز نداریم که برق تولید کنیم.
این استاد دانشگاه صنعتی شریف درباره پیامدهای استفاده از گازوئیل در نیروگاه ها، گفت: اگر با گازوئیل سوخت بخشی از نیروگاهها را تامین کنیم، با دو مشکل مواجه میشویم. یکی این که کشور فاقد شبکه حمل و نقل گسترده است. برای گاز، لوله کشی سراسری در کشور وجود دارد. اگر گاز داشته باشیم میتوانیم به آسانی به نیروگاهها برسانیم. اما تانکر به اندازه کافی برای حمل و نقل گازوئیل وجود ندارد. دوم این که به لحاظ اقتصادی به صرفه نیست. باتوجه به بازدهی پایین نیروگاههای کشور، قیمت واقعی تولید یک کیلو وات ساعت برق از گازوئیل، حدود ۵ هزار تومان برآورد میشود. مگر میشود ۵ هزار تومان هزینه کرد و ۱۰۰ تومان به فروش برسانیم؟
وی درباره سوزاندن مازوت در نیروگاه ها، گفت: درخصوص مازوت هم دو مشکل وجود دارد. ارزش حرارتی مازوت نسبت به گازوئیل پایینتر است. در نتیجه مقدار مازوتی که باید به نیروگاهها رساند، بیشتر خواهد بود. از طرفی لوله کشی هم نداریم. پس امکان رساندن مازوت از محل تولید به محل مصرف وجود ندارد. مشکل دیگر مازوت آلایندگی است. طبق اعلام مدیر عامل توانیر به طور معمول ۸۰% سوخت مورد نیاز نیروگاههای حرارتی کشور توسط گاز، ۱۴% گازوئیل و تنها ۶% با مازوت تامین میشود. لیکن در دی ماه سال گذشته به دلیل افزایش مصرف گاز در بخشهای خانگی و تجاری ۴۳% برق با استفاده از گاز، ۴۱% گازوئیل و ۱۶ % مازوت تولید شد.
اورعی تاکید کرد: بدین ترتیب در عرض یک هفته تا ۱۰ روز که به چند نیروگاه مازوت رساندیم، آلایندگی به شدت افزایش یافت، به طوری که جان مردم به خطر افتاد و در اصفهان دادستان برای بستن نیروگاه حکم قضایی صادر کرد. پس ما نمیتوانیم روی گازوئیل، مازوت و حتی زغال سنگ حساب کنیم و به عبارتی دیگر رفتن به سوی انرژیهای تجدید پذیر از یک انتخاب و اختیار به یک اجبار تبدیل شده است، چون راه دیگری باقی نمانده است.
رئیس اتحادیه انجمنهای علمی انرژی ایران در پاسخ به این سوال که آیا واقعا انرژیهای تجدیدپذیر گران است؟ گفت: در ایران گفته میشود انرژیهای تجدیدپذیر گران است. این نظر در یکی دو دهه گذشته حقیقت داشت. اما بنابر بررسیهای جدید، حدود دو سال قبل هزینه انرژیهای تجدیدپذیر با هزینه انرژی تولید شده توسط نیروگاههای حرارتی برابر شد و اکنون ارزانتر شده است. واقعیتی که مسئولین برنامه ریزی برق کشور از آن غافلند این است که در دهه اخیر، هزینه تراز شده انرژی خورشیدی، بادی دریایی و بادی مستقر در خشکی به ترتیب ۸۳%، ۶۲% و ۵۸% کاهش یافته است.
وی ادامه داد: در دهه اخیر کشورهای توسعه یافته بودجههای قابل توجهی به تحقیق و توسعه در زمینه انرژیهای تجدیدپذیر اختصاص دادند. برای انرژیهای تجدیدپذیر یارانه در نظر گرفتند و از آن حمایت شد. چنانچه بخش خصوصی برای ساخت نیروگاههای بادی و خورشیدی تشویق نمیشدند، تقاضا نیز ایجاد نمیشد. در نتیجه در این زمینه نه صنعتی ایجاد میشد و نه تحقیق و توسعهای شکل میگرفت. پس از آن به شدت قیمت تمام شده برق بادی و خورشیدی پایین آمد، تا جایی که هزینه سرمایه گذاری انرژیهای بادی و خورشیدی با دیگر انرژیها برابر شد. امروز در جهان ارزانترین روش تولید یک کیلو وات ساعت انرژی الکتریکی نیروگاه بادی مستقر در خشکی است
اورعی در پاسخ به این سوال که چرا مسئولین میگویند انرژیهای تجدیدپذیر گران است؟ گفت: در نیروگاههای فسیلی بخش عمده هزینه مواد اولیهای است که وزارت نفت به وزارت نیرو میدهد. وزارت نفت چقدر هزینه گاز را حساب میکند؟ نزدیک به صفر. در نتیجه وزارت نیرو به اشتباه فقط هزینه تبدیل گاز به برق را محاسبه میکند و مواد اولیه در این میان محاسبه نمیشود. چون گاز برای مسئولین ما مجانی و رایگان است، میگویند انرژیهای تجدیدپذیر گران است. اما این مقایسه درستی نیست، چون قیمت واقعی گاز محاسبه نمیشود.
وی درخصوص هزینه ایجاد نیروگاههای انرژی تجدیدپذیر گفت: برای ایجاد ظرفیت یک کیلو وات انرژی خورشیدی ۶۰۰ دلار، انرژی بادی ۷۵۰ و حرارتی ۷۰۰ دلار سرمایه گذاری نیاز است. اگر بخواهیم ۱۰ هزار مگاوات ظرفیت انرژی بادی و خورشیدی ایجاد کنیم و در یک دوره چهار ساله بخواهیم ۵ هزار مگاوات انرژی خورشیدی و ۵ هزار مگاوات انرژی بادی داشته باشیم به ۳ میلیارد دلار برای سرمایه گذاری در انرژی خورشیدی و ۴ میلیارد دلار در انرژی بادی نیاز داریم. ما برای تاسیس ۱۰ هزار مگاوات انرژی بادی و خورشیدی به حدود ۷ میلیارد دلار سرمایه گذاری نیاز داریم.
اورعی تاکید کرد:، اما این هزینه و سرمایه گذاری در همین شرایط سخت کشور هم قابل اجرا میباشد. چون یک سرمایه گذاری اولیه انجام میشود و تا ۲۵ سال نیاز به مواد اولیه نداریم. نیاز به گاز نداریم. این یک سرمایه گذاری کاملا منطقی است که تا امروز به آن نپرداخته ایم. مساله دیگر این است که صنعت انرژیهای تجدیدپذیر در کشور شکل میگیرد و ضمن تامین برق مورد نیاز، مهمتر از آن اشتغال ایجاد میشود و زمینه صادرات فراهم میشود. صنعتی را ایجاد کرده ایم که معطوف به آینده است. در نتیجه منجر به رشد اقتصاد ملی میشود و میتوانیم توازن اقتصادی در کشور ایجاد کنیم.
این استاد دانشگاه با بیان این که دقیقا همان مناطقی که مستعد انرژیهای تجدیدپذیر هستند، از مناطق محروم کشور محسوب میشوند، گفت: اکثر مناطق ایران که از ظرفیت قابل توجه انرژی بادی و خورشیدی برخوردارند، از نظر اقتصادی از دیگر مناطق، محروم ترند. در خصوص انرژی بادی میتوان از خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان و درخصوص انرژی خورشیدی میتوان از مناطق مرکزی کشور نام برد. ما میتوانیم با سرمایه گذاری در این بخش به توازن اقتصادی در نقاط مختلف کشور کمک کرده و ضریب امنیتی کشور را بالا ببریم. همچنین از مهاجرت منفی و حاشیه نشینی جلوگیری خواهیم کرد. مزیت مهم دیگر پدافند غیرعامل است. مزارع بادی و خورشیدی در کشور به دلیل پراکندگی غیرقابل ساقط شدن است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: مساله دیگر این است که دو نوع سرمایه گذاری ثابت و سرمایه گذاری متغیر وجود دارد. یعنی سرمایه گذاری اولیه و سرمایه گذاری که در طول بهره برداری به آن نیاز داریم. در نیروگاههای حرارتی ما به هر دو نوع سرمایه گذاری نیاز داریم. چون برای مواد اولیه نیز هزینه تعریف میشود. اما در انرژیهای تجدید پذیر مواد اولیه رایگان است. پس هزینه مواد اولیه باد و خورشید صفر است و هزینه بهره برداری بسیار کم و در حدود ۲ درصد است. اما سرمایه گذاری اولیه بیشتر است. فشار سرمایه گذاری بیشتر بر بخش اول است. اما اگر در این بخش سرمایه گذاری شود ۲۵ سال بدون نیاز به مواد اولیه میتوان درآمد داشت. کار را به بخش خصوصی بسپاریم / اکنون بخش گاز، برق و آب همه متمرکز در دستان ناتوان دولت است اورعی در ادامه درباره لزوم استفاده از بخش خصوصی گفت: درخصوص ایجاد ظرفیت تولید برق از منابع تجدیدپذیر باید گزینه خرید تجهیزات از خارج را کنار بگذاریم. چون نه پول آن را داریم و نه کار دولت است که برق تولید کند و بفروشد. دولت باید تنها در مسائلی، چون امنیت، دفاع، آموزش نقش داشته و به وظایف حاکمیتی و نظارتی خود بپردازد. هم اکنون بخش گاز، برق و آب همه متمرکز در دستان ناتوان دولت است. وقتی دولت هم مالک باشد، هم مجری و ناظر، نمیتواند موفق عمل کند. دولت تنها باید متمرکز بر بخش حمایتی و نظارتی باشد. پس تنها راهی که میتوان بر آن متفق القول بود، سپردن کار به بخش خصوصی است که با نظارت، حمایت و هدایت دولت عملی است. برای این که بخش خصوصی را در این برنامه وارد کنیم، به سرمایه گذاری برای اجرای طرح و همچنین سرمایه گذاری در ساخت تجهیزات نیاز داریم. وی درخصوص لزوم اطمینان بخشی به سرمایه گذاران از سوی دولت، گفت: دولت و وزارت نیرو باید این اطمینان را در سرمایه گذار ایجاد کنند، که با تضمین و حمایت دولت، سرمایه گذار قدم بردارد. نه این که مانند سرمایه گذارانی که در این زمینه ورود کرده اند پشیمان، ناامید و درمانده شده باشند. چون هیچگونه حمایت مالی از سوی دولت و بانکها دریافت نکردند.
اورعی در ادامه تاکید کرد: در دولت قبل وزارت نیرو به رغم عدم حمایت از انرژیهای تجدیدپذیر در آخرین بخشنامه در این زمینه اعلام کرد که، درصورتی پول برق تحویلی را به سرمایه گذار بخش خصوصی پرداخت خواهد کرد که دولت بودجه تخصیص دهد و این یعنی وزارت نیرو هیچ مسئولیتی در قبال سرمایه گذار خصوصی ندارد! این دیگر خرید تضمینی نیست و در نتیجه امروز سرمایه گذار بخش خصوصی و شبکه بانکی، کوچکترین اعتمادی درخصوص فروش برق تضمینی به وزارت نیرو ندارند و سرمایه گذاری نخواهند کرد. این مسالهای است که وزیر نیرو دولت سیزدهم باید حل کند. اردکانیان قول داد /، اما فقط ۹۰۰ مگاوات کل ظرفیت انرژی تجدیدپذیر کشور استوی افزود: حال اگر شرایط فراهم شود و به سمت تولید داخل برویم، همزمان صاحبان صنایع به سمت سرمایه گذاری رفته و ظرفیت ساخت تجهیزات نیروگاه بادی و خورشیدی اعم از تجهیزات، حمل و نقل، بهره برداری و … ایجاد خواهد شد. برای این کار سرمایه گذار باید مطمئن باشد که تقاضا و خریدار وجود دارد. در برنامه پنجم توسعه آمده بود که ۵ هزار مگاوات نیروگاه تجدیدپذیر اجرا شود، اما به نتیجه نرسید. در برنامه ششم توسعه آمده بود که باید ۵ درصد از کل ظرفیت تولید برق کشور به انرژیهای تجدیدپذیر اختصاص داده شود. چهار سال پیش آقای اردکانیان برای گرفتن رای اعتماد در مجلس قول داد در دوره خود ۴ هزار مگاوات نیروگاه تجدیدپذیر ایجاد شود. اما دولت تمام شد و امروز ظرف ۲۰ سال گذشته، فقط ۹۰۰ مگاوات کل ظرفیت انرژی تجدیدپذیر کشور است.
این استاد دانشگاه درخصوص لزوم جلب اعتماد سرمایه گذار از سوی وزارت نیرو در دولت سیزدهم، تاکید کرد: وزیر جدید نیرو گفته است در این دولت ۱۰ هزار مگاوات انرژی تجدیدپذیر ایجاد خواهد کرد. آیا سرمایه گذار باتوجه به پیشینه این بحث میتواند به این گفته اعتماد کند؟ وزیر نیرو در دولت سیزدهم باید ضمن جلب اعتماد سرمایه گذار بخش خصوصی در ایجاد صنعت انرژی تجدیدپذیر، اعتماد سرمایه گذار در حوزه ساخت تجهیزات، و سایر بخشها را نیز جلب کند و باید این اطمینان را در سرمایه گذار بخش خصوصی ایجاد کند که تقاضا را تضمین میکند.
وی در ادامه افزود: باید بدانیم که راه اندازی صنعت انرژیهای تجدیدپذیر یک پروژه زیر بنایی است و تنها پای وزارت نیرو در میان نیست. وزارت اقتصاد و دارایی، وزارت نفت، بانک مرکزی، صندوق توسعه ملی، مجلس و دیگر مراجع ذیربط در کنار وزارت نیرو باید هماهنگ باشند. متاسفانه چیزی که در کشور ما وجود ندارد هماهنگی است، زیرا همه چیز را جزیرهای میبینیم. مساله دیگر این که دولت توان سرمایه گذاری ندارد. طبق ماده ۱۲ قانون رفع موانع تولید اگر سرمایه گذار با بهینه سازی مصرف انرژی را کاهش دهد، معادل سوخت صرفه جویی شده به وی تعلق میگیرد. طرحی داشتیم به نام ” نفت در برابر برق”. یعنی برق را وزارت نیرو گرفته و معادل آن نفت به سرمایه گذار بدهد. اما این طرح پس از چند سال هنوز اجرا نشده است. چون وزارت نفت همکاری نمیکند.
این استاد دانشگاه صنعتی شریف در آخر گفت: در دنیا ما تنها کشوری نیستیم که هنوز به سمت انرژیهای تجدیدپذیر نرفته ایم. کشورهایی، چون زیمباوه، ونزوئلا، افغانستان، گینه، … هستند که حتی نمیتوانند ۱۰ درصد برق خود را تامین کنند. دقیقا اتفاقی که در این ۴ دهه برای اقتصاد کشور ما رقم خورده است. روز به روز شرایط لازم برای رشد اقتصادی را از دست میدهیم. رفاه مردم مساله اصلی نیست، رشد اقتصادی و توسعه اقتصادی است که منجر به رفاه میشود. برای توسعه اقتصادی ما به برق احتیاج داریم. امروز برق اساسیترین نیاز برای توسعه اقتصادی کشور است و اگر به این سمت نرویم، روز به روز در رنکینگ جهانی از نظر شاخصهای اقتصادی پایینتر خواهیم رفت. چرا در جلسات گروه ۲۰ که اقتصادهای برتر جهان شرکت میکنند، ترکیه و عربستان حضور دارند، اما جایی برای ایران نیست؟
حتما تا کنون اسم انرژی های تجدید پذیر را شنیدهاید و از مزایای آن برای کره زمین آگاهی پیدا کردهاید. اما بهترین انرژیهای تجدید پذیر کدام انرژیها هستند و انتخاب بهترینها بر چه مبنایی انجام میشود؟! احتمالا درباره این موضوعات کمتر شنیدهاید. در این مقاله، چهار انرژی تجدید پذیر که بین انرژیهای تجدیدپذیر امتیازات بالاتری کسب میکنند، معرفی میشوند، با کلیک ادامه مطلب با مجموعه بهین نیرو همراه باشید.شما همچنین می توانید برای مشاهده تمامی خدمات بهین نیرو کلیک فرمایید.